آرامش
آرامش گمشده زندگی عصر ماشین و هیاهوی صنعت و تكنولوژی است. انسان حاضر علی رغم آنكه از جهت مادی توانسته است در سایه علم و تكنولوژی دستآوردهای فراوانی كسب نماید، اما از جهت روحی و روانی در نگرانی و پریشانی غوطه ور است. غفلت از یاد خداوند متعال و معنویت، انسان مدرن و صنعت زده این قرن را آماج تشویش و نگرانی و اضطراب قرار داده است و او می كوشد تا به هر قیمتی به بهشت موعود و آرامش خیال و آسایش روح برسد.
2-1- معنای آرامش
آرامش، اسم مصدر از آرمیدن است و در برابر اضطراب و دلهره به کار میرود و به حالت و صفت روانی و قلبی خاص (آسودگی خاطر، ثبات و طمأنینه) گفته میشود. آرامش به معنای طمأنینه، تسکین و آسودگی خاطر می باشد که در مقابل آن تشویش، نگرانی و اضطراب است. از نظر اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست یافتنی است. در متون دینی ما راه های دستیابی به آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دسترسی به آن است.
آرامش حالتی از حالات انسان است. به این معنا كه امری مادی نیست بلكه كیفیت نفسانی است كه در انسان بروز و ظهور می كند. البته آرامش آثاری مادی در جسم و بدن از خود به جا می گذارد ولی این بدان معنا نیست كه امری مادی و یا كمی باشد. بنابراین نمی توان برای آرامش و ضد آن یعنی نگرانی و تشویش عددی را تعیین كرد ولی می توان درباره شدت و ضعف آن مانند هر امر كیفی و حالت روحی و روانی سخن گفت و بر پایه آثار و پیامدهای بیرونی بر شدت و ضعف آن حكم كرد. (محمد بن حسین ، راغب اصفهانی ، التحقيق فی کلمات القرآن الکريم ، ج 3، بی جا ، بی تا، ص 289)
2-2- جایگاه آرامش در زندگی
مسأله آرامش به عنوان یك هدف تا آن اندازه مهم و مؤثر بوده است كه حتی ایمان و باورهای دینی را می توان در راستای دست یابی به این هدف برشمرد. از این رو دیده می شود كه آرامش در جایگاه جامع ترین مفهوم دینی در اسلام و آموزه های قرآنی نشسته است به طوری كه در اسلام، ایمان از ریشه امن به معنای آرامش جان و رهایی از هرگونه ترس، اضطراب، تشویش، نگرانی و اندوه گرفته شده است تا به این روش ارتباط ناگسستنی میان پذیرش آموزه های وحیانی و توحید را با دست یابی به آرامش روح و روان را برقرار نماید بلكه واژه اسلام نیز بیانگر نوعی آرامش در انسان و صلح و صفا به دور از هرگونه خشونت و ترس و وحشت است.
از این رو در قرآن پیامد طبیعی اسلام را رهایی از خوف و نگرانی دانسته است و سلامت روانی را در سلم و تسلیم در برابر خدا دانسته و بر آن تأكید ورزیده است و پاداش و نتیجه تسلیم و توحید را رسیدن به آرامش و سلامتی دائمی بدون هرگونه تشویش و اضطراب شمرده است كه به عنوان آرزوی دست نیافتنی انسان مطرح بوده و هست. همچنین راه رسیدن به آن را نیز راهی برخوردار از آرامش و سلامت معرفی می كند تا به بشر طالب آرامش بفهماند كه این آرزوی دیرپای او تنها در این راه به دست می آید. به هرحال در نگاه قرآنی از آرامش به عنوان نعمت بزرگ فردی و اجتماعی یاد شده است و حتی وجود آن به عنوان مثال جامعه نمونه و برتر مورد توجه قرار گرفته است. (محسن، قرائتي، تفسير نور، بی جا، مركز فرهنگي درس هاي قرآن، چاپخانه بزرگ قرآن كريم، بی تا، ص64 )
2-3- انواع آرامش
از آن جایی كه آرامش و نگرانی حالت هایی روانی برای انسان به شمار می روند، نمی توان برای آن انواع و اقسامی برشمرد ولی به جهت عوامل پدید آورنده و یا موانع ایجادی آن می توان آن را به اقسام و انواع اعتقادی، روانی و طبیعی دسته بندی كرد . (محمد تقي، مصباح يزدي، معارف و اخلاق قرآن، محمد حسين اسكندري،بی جا، انتشارات مؤسسه امام خميني، بی تا ، ص 115)
2-3-1- آرامش اعتقادی
گاه انسان درحالتی از باور و اعتقاد است كه به گونه ای می توان آن را حالت شكننده دانست. این نوع آرامش بر پایه باوری است كه به علل مختلف در او پدید آمده است ولی هنوز اثراتی از شك و تردید در او وجود دارد. این حالت از آن رو دست می دهد كه نوعی دانش مفهومی و نظری در او وجود دارد و آن را تجربه نکرده است و برای رسیدن به آرامش نیازمند آن است كه خدش آن را تجربه نماید. در این زمان است كه گفته می شود تجربه و آزمون های مكرر برای فرد آرامشی در باور و اعتقادش پدید آورده است.
برای این گونه از آرامش مراتبی را می توان تصور و ترسیم كرد. قرآن آن را به سه مرتبه دسته بندی می كند و بیان می دارد كه آرامش در باور و اعتقادی می تواند سه مرتبه و مرحله داشته باشد. علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین مراتبی است كه برای آرامش اعتقادی و نظری بیان می شود. در تمثیلی گفته شده است كه اگر درباره سوزاندن آتش علم داشته باشیم و بدانیم كه آتش مثلاً پوست آدمی را می سوزاند و آب آن را تبخیر و به سلول هایش آسیب جدی می رساند به گونه ای كه ممكن است موجب مرگ انسان شود، این را یقین و قطع علمی و نظری می گوییم كه نوعی آرامش در انسان پدید می آورد كه این علم او صادق و درست و راست است. اگر افزون بر این دانش نظری، خود به تجربه ببیند كه كسی با آتش سوخته و به سلول هایش آسیب رسیده و یا مرده است این را دانش عینی و تجربه می گوییم كه مرتبه فراتر از دانش نظری است. مرتبه نهایی و عالی آن است كه خود سوختن را تجربه كند و دستش بسوزد، در این صورت آن را به تجربه حقی آزموده و شناخته است و به درستی و راستی آن نه تنها باور بلكه جزو جانش است.
در قرآن درخواستی از حضرت ابراهیم علیه السلام برای رسیدن به مراتب عالی آرامش اعتقادی بیان شده است. آن حضرت برای این كه به مقام آرامش در مسأله رستاخیز مردگان برسد از خداوند می خواهد كه چگونگی رستاخیز را در دنیا به او بنمایاند كه داستان پرندگان و ریزریز كردن آنها و خواندنشان و دوباره زنده شدنشان در سوره بقره به این موضوع اشاره دارد. البته نوع عالی تر و بدتر آن داستان مرگ عزیر و زنده شدن خود او و حمارش در سوره بقره است و داستان اصحاب كهف که در سوره کهف از آن سخن به میان رفته است به صورت حق الیقینی اتفاق افتاده است تا باور به رستاخیز درحد عالی آن نشان داده شود. نیاز به آرامش اعتقادی به وجود باورهای یقینی به آن از آن روست كه به طور طبیعی انسان باورهای غیرمحسوس و غیرتجربه شده را هرچند باور دارد، ولی به طوری نیست كه آرامش مطلق برای او ایجاد نماید و ذهن همواره با تردید و شک رو به روست و پندارهایی برای ماهیت و كیفیت آن برمی انگیزد. ( همان ،ص 116)
2-3-2-آرامش طبیعی
آرامش طبیعی، آرامشی است كه برخی از پدیده های طبیعت در انسان ایجاد می كنند. شكی نیست كه خواب شب در انسان آرامشی پدید می آورد كه در خواب روز نیست. بسیار دیده شده است كه برخی از این كه شب را به خوبی نگذرانده اند شكایت می كنند. گلایه ایشان بر این محور است كه چون شب خوبی نداشته و استراحت نكرده اند، اكنون با نوعی اضطراب و نگرانی روز را به سر می برند. ازنظر علمی ثابت شده است كه خواب شب بر نظام عصبی انسان تأثیر می گذارد. قرآن به این مسأله اشاره كرده و یكی از عوامل طبیعی آرامش را شب برشمرده است. به این معنا كه نه تنها خواب شب بلكه خود شب عاملی برای ایجاد آرامش در انسان است. انسان هایی كه در مناطق شمالی زمین زندگی می كنند و از شب برخوردار نیستند به آرامشی كه در انسان های مناطق دیگر وجود دارد، دست نمی یابند.
از دیگر عوامل طبیعی آرامش می توان به خانه و مسكن اشاره كرد. انسان در خانه خود آرامشی را احساس می كند كه در جاهایی دیگر به آن دست نمی یابد. همچنین همسرگزینی نیز به عنوان عاملی طبیعی از چنین اقتدار و قدرتی برخوردار می باشد و انسان در كنار همسر به آرامش خاصی دست می یابد كه در جایگاه دیگر و با عوامل دیگری فراهم نمی آید. ( همان ،ص 118)
2-3-3-آرامش روانی
از دیگر انواع و اقسام آرامش می توان به آرامش روانی اشاره كرد. به این معنا كه عامل رسیدن به نوعی آرامش در انسان را باید آرامش روانی دانست. انسان به طور طبیعی خواستار رهایی از نقص و رسیدن به كمال است.می كوشد تا توانایی ها و استعدادهای خویش را آشكار سازد و همه را به كمال برساند. از این رو هرگز از تلاش دست برنمی دارد و حالات خود را متحول و دگرگون می سازد. هرگاه به مرتبه ای می رسد باز دست از تلاش برنمی دارد زیرا آن را كامل نمی بیند و مرتبه و مرحله فراتر آن را چشم می دارد. این گونه است كه حالتی از تشویش در او پدیدار می گردد و آرامش را نمی یابد. به سخن دیگر چون در پی كمال مطلق است و به آن دست نمی یابد به آرامش مطلق نمی رسد. قرآن این مساله را امری طبیعی می داند و برای رهایی از آن پیشنهاد می دهد كه یاد خدا را در خود تقویت كند تا از نگرانی رهایی یافته و به نوعی از آرامش و اطمینان دست یابد.
مانع آرامش و یا عامل مهم اضطراب و نگرانی را باید در خواسته های نفسانی جست. خواسته های نفسانی است كه آدمی را از راه عدالت و تعادل دور می سازد و به تجاوز و فسق و فجور و عبور از حدود الهی می كشاند. بنابراین برای بقای آرامش و جلوگیری از ایجاد عامل نگرانی می بایست همواره عدالت و تعادل را مراعات كرد و به تعبیر قرآنی گرفتار گناه نشد. گناه به عنوان ابزار نفس موجب می شود تا عدالت و تعادل از میان برود و آرامش از انسان سلب گردد. از این روست كه قرآن گناه را عاملی برای ایجاد نگرانی و شك و تردید در انسان شمرده است. به نظر می رسد كه آرامش روانی در آرامش اعتقادی تأثیر گذار است چنان كه در بحران های روحی و اجتماعی جامعه باید به سراغ این مهم نیز رفت. ( همان ،ص 122)
2-4- عوامل آرامش
قرآن برای ایجاد آرامش روانی و سلامت روحی انسان عوامل متعددی را برشمرده است. در ورای همه این عوامل، خداوند به عنوان منشای ایجادی آن مورد توجه و تأكید است. به این معنا كه هر یك از عوامل یاد شده در صورتی موثر و تأثیرگذار خواهد بود كه خداوند به عنوان منشأ و سرچشمه آرامش مورد نظر قرار گیرد. در حقیقت این عوامل به صورت اعدادی و بستر و یا علت ناقص و یا علت طولی عمل می كنند و در فرا و ورای همه این عوامل آن چه در حقیقت تأثیر می گذارد خداوند است.
در قرآن از همسر، خانه، شب و یاد خدا به عنوان علل و عوامل ایجادی آرامش یاد شده است. حتی در برخی از آیات به چیزهایی مانند تابوت برای بنی اسرائیل به عنوان علت سكون و آرامش سخن به میان آمده است. البته علامه طبرسی آرامش ایجاد شده را به تابوت نسبت نمی دهد، بلكه می گوید كه این آرامش به جهت حضور خداوند در پس بازگشت تابوت پدیدار شده، به وجود آمده است زیرا بنی اسرائیل با دیدن و بازگشت تابوت به میان قوم دریافتند كه اراده خداوندی در پس این بازگشت تابوت است و خداوند به طور مستقیم آنان را مورد توجه و عنایت خاص خود قرار داده است. این اطمینان، از عنایت خدا نسبت به قوم موجب شده است كه بنی اسرائیل آن را نشانه هایی از حمایت و رحمت خاص خدا بدانند و به آرامش دست یابند. (علی، معموری ، آرامش ، دائره المعارف قرآن کریم ، جلد 1 ، بی جا، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بی تا ، ص 29)
2-5- موانع آرامش
از آن جایی كه آرامش به عنوان حالت طبیعی انسان دانسته شده است بر این باور پافشاری می شود كه آن چه در كتاب ها به عنوان موانع آرامش شناخته می شود به معنای موانع تحققی آرامش است و نمی توان آن را عاملی برای نگرانی برشمرد. به دیگر سخن آرامش به اقتضای طبیعی در انسان وجود دارد زیرا به طور فطری انسان به خدا گرایش دارد و با یاد او برخوردار از آرامش است ولی در راستای بقای آن عواملی به عنوان موانع بقای آرامش ظهور وبروز می كند و نمی گذارد تا آرامش در انسان باقی و برقرار بماند. درحقیقت، موانعی چون شرك و كفر و ابلیس و دیگر امور، از بقای آرامش در انسان جلوگیری به عمل می آورند و انسان را گرفتار نگرانی و اضطراب می گردانند. ازاین رو بایسته است كه با شناخت این موانع در ایجاد و تحقق آن جلوگیری كرد تا آرامش ابتدایی و فطری هم چنان باقی و برقرار بماند.
آرامشی كه كودكان از آن برخوردارند از آن روست كه به فطرت ارتباطی خود با مبداً و حضور قوی آن هم چنان عامل درآنان مانع از تحقق موانع می گردد. با افزایش بعد زمانی و تحت تأثیر القائات شیطانی اندك اندك عامل الهی كاهش یافته و موانع خود را تقویت می كنند و به عنوان عامل ایجادی آرامش عمل می كنند. از این رو انسان با مسئله ای به نام عامل نگرانی روبه رو می شود كه چیزی جز مانع بقای آرامش نیست. بنابراین بر همگان است كه با تقویت ارتباط با مبدأ آرامش و منشأ آن، موانع را تضعیف كنند تا گرفتار نگرانی و پیامدهای آن نگردد.
دوری از مبدأ و گرایش به شرك زندگی آدمی را با گونه ای شكل می بخشد كه باطل در او تقویت می شود. در این هنگام مانند آدمی است كه از فراز آسمان به زمین می افتد و یا تندبادی او را بلند كرده و به مكانی دور پرتاب می كند. چنین حالتی به معنای عدم استقرار است. كسی كه در چنین حالتی قرار گیرد، پای خود را در مكانی محكم و استوار نمی بیند و چون پركاهی به این سو و آن سو می رود و درحقیقت برده می شود. این فقدان استقرار مكانی به معنای استقرار واقعی روحی و روانی است از این رو نگرانی و اضطراب همنشین اوست. برای رهایی از چنین وضعیت است كه خداوند به انسان پیشنهاد می كند كه دوباره به ذكر و یاد خداوند روی آورد زیرا یاد خدا به معنای بازگشت به عامل استقرار و اطمینان است كه منبع اصلی آرامش انسانی است. (محمد عثمان ، نجاتي ، قرآن و روانشناسي ، ترجمه عباس عرب، بی جا ، نشر بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي ، بی تا ، ص 179)
2-6-آثار و فواید آرامش
اگر برای سلامت روانی و شخصیت انسان سالم آثاری بیان شود درحقیقت آثار طبیعی انسانی بیان شده است. به این معنا كه انسان سالم، دارای شخصیتی می باشد كه به طور طبیعی در زندگی فردی اجتماعی او در دنیا و آخرت خود را نشان می دهد. اگر انسانی از نظر شخصیتی از سلامت كامل برخوردار نباشد، به طور طبیعی رفتاری بیرون از عرف طبیعت انسانی از خود بروز می دهد. بنابراین آن چه در این جا به عنوان آثار آرامش بیان می شود، درحقیقت آثار انسان سالم ازنظر شخصیتی و شاكله وجودی به تعبیر قرآنی است. در قرآن برای آرامش، شماری از آثار بیان شده است كه می توان از آن به آثاری یاد كرد كه به طور مستقیم به این مسئله ارتباط پیدا می كند. از آن جمله مسئله ازدیاد ایمان می باشد كه به عنوان آثار مستقیم انزال سكینه در قرآن از آن یاد شده است. اما آثاری چون اقرار به توحید ، حفظ اسرار ، رضایت از خدا ، رضایت خدا از انسان ، عنایت خدا و مصونیت از خشم خدا در حقیقت آثار مستقیم آرامش به شمار نمی آیند زیرا به طور طبیعی كسی كه از شخصیت سالم به تعبیر و اصطلاح قرآنی برخوردار است باید از این ویژگی ها و امتیازات برخوردار باشد. (ناصر، مكارم شيرازي ، پيام و اخلاق قرآن ، بی جا، ناشر مدرسه اميرالمؤمنين، بی تا ، ص 57)
از این قسمت نتیجه می گیریم که آرامش، اسم مصدر از آرمیدن است و در برابر اضطراب و دلهره به کار میرود و به حالت و صفت روانی و قلبی خاص (آسودگی خاطر، ثبات و طمأنینه) گفته میشود. مسأله آرامش به عنوان یك هدف تا آن اندازه مهم و مؤثر بوده است كه حتی ایمان و باورهای دینی را می توان در راستای دست یابی به این هدف برشمرد. از این رو دیده می شود كه آرامش در جایگاه جامع ترین مفهوم دینی در اسلام و آموزه های قرآنی نشسته است. گاه انسان درحالتی از باور و اعتقاد است كه به گونه ای می توان آن را حالت شكننده دانست. این نوع آرامش بر پایه باوری است كه به علل مختلف در او پدید آمده است ولی هنوز اثراتی از شك و تردید در او وجود دارد. آرامش طبیعی، آرامشی است كه برخی از پدیده های طبیعت در انسان ایجاد می كنند. از دیگر انواع و اقسام آرامش می توان به آرامش روانی اشاره كرد. به این معنا كه عامل رسیدن به نوعی آرامش در انسان را باید آرامش روانی دانست.
فصل دوم
آیات و روایات
margin-left:199.9pt;margin-top:46.6pt;width:56.25pt;height:41.25pt;z-index:251682816;
visibility:visible;mso-wrap-style:square;mso-width-percent:0;
mso-height-percent:0;mso-wrap-distance-left:9pt;mso-wrap-distance-top:0;
mso-wrap-distance-right:9pt;mso-wrap-distance-bottom:0;
mso-position-horizontal:absolute;mso-position-horizontal-relative:text;
mso-position-vertical:absolute;mso-position-vertical-relative:text;
mso-width-percent:0;mso-height-percent:0;mso-width-relative:page;
mso-height-relative:page;v-text-anchor:top’ o:gfxdata="UEsDBBQABgAIAAAAIQC75UiUBQEAAB4CAAATAAAAW0NvbnRlbnRfVHlwZXNdLnhtbKSRvU7DMBSF
dyTewfKKEqcMCKEmHfgZgaE8wMW+SSwc27JvS/v23KTJgkoXFsu+P+c7Ol5vDoMTe0zZBl/LVVlJ
gV4HY31Xy4/tS3EvRSbwBlzwWMsjZrlprq/W22PELHjb51r2RPFBqax7HCCXIaLnThvSAMTP1KkI
+gs6VLdVdad08ISeCho1ZLN+whZ2jsTzgcsnJwldluLxNDiyagkxOquB2Knae/OLUsyEkjenmdzb
mG/YhlRnCWPnb8C898bRJGtQvEOiVxjYhtLOxs8AySiT4JuDystlVV4WPeM6tK3VaILeDZxIOSsu
ti/jidNGNZ3/J08yC1dNv9v8AAAA//8DAFBLAwQUAAYACAAAACEArTA/8cEAAAAyAQAACwAAAF9y
ZWxzLy5yZWxzhI/NCsIwEITvgu8Q9m7TehCRpr2I4FX0AdZk2wbbJGTj39ubi6AgeJtl2G9m6vYx
jeJGka13CqqiBEFOe2Ndr+B03C3WIDihMzh6RwqexNA281l9oBFTfuLBBhaZ4ljBkFLYSMl6oAm5
8IFcdjofJ0z5jL0MqC/Yk1yW5UrGTwY0X0yxNwri3lQgjs+Qk/+zfddZTVuvrxO59CNCmoj3vCwj
MfaUFOjRhrPHaN4Wv0VV5OYgm1p+LW1eAAAA//8DAFBLAwQUAAYACAAAACEABa3hwWoCAABYBQAA
HwAAAGNsaXBib2FyZC9kcmF3aW5ncy9kcmF3aW5nMS54bWysVF1v2jAUfZ+0/2D5vQ0foaWopupY
qSp1G4LtB1wSk1hz7Mw2Afbrd20HSFtpk7blJb7x8bn3nHvj27t9JUnDjRVaMdq/7FHCVaZzoQpG
v32dX4wpsQ5UDlIrzuiBW3o3ff/uFiaFgboUGUEGZSfAaOlcPUkSm5W8Anupa65wb6NNBQ5DUyS5
gR0yVzIZ9HpXSQVC0emZ6iM4IFsj/oJK6uw7z2egGrBIKbNJ90tbo8z+nRkmqnk09apeGF959rlZ
GCJyRtE5BRVaRJN2o4VhmLw6VZwJ9htTebzebMie0WE6HI8GI0oOjN4M+mk6HkU+vnckQ8B1Px1e
436GgNFgOMZ1zFd++QNDVj78lgOLjMXgolOgrX15qnmrOD0qXvIMR6SQnAyuTuqPeFs/Y28sUXpW
IojfG6N3JYfc4rx5NKZDFyM8GHU+idaud590jq7C1ukwK//HsJNYmNTGukeuK+IXjBoUExJB82xd
rO8I8U5YLUU+F1KGwBTrmTSkAcnoPDytpBcwqcgO++kb+5bC/y78RLIu+gEjtxUKj8T9nn+is/jd
NzokDJ9QSfjjPEUw80XmSjhuiBQVo+MOi/f/QeVhchwIGddIJVXkaMfb7Veh/W7/QecHX/sa39gW
o9EqHHm8OnBRavOTkh1eCIzaH1swnBL5pLDDNzjCCHMhSEfXAwxMd2fd3QGVIRWjjpK4nDmM8Mi2
NqIoMVM0R+l7HIeNaNsTa/LVSetW7iB5EBYq5ypfgIEl1ixx/BjdwMXTsm0SIlDzWdzW8lXtpzm2
Par3BnvgqzslHG3vQH9xdePpLwAAAP//AwBQSwMEFAAGAAgAAAAhALsniP1kBQAAfxMAABoAAABj
bGlwYm9hcmQvdGhlbWUvdGhlbWUxLnhtbORYS28bNxC+F+h/IHhPpNXLkmE5sBULQVG3ha22Z2qX
2mXDfYBk/Lg69557aH9C0UML9JJ/YyDX/IXOkMvVrlaO5URoD/XB2h1+nPcMZ3n04iaV5IorLfJs
SoPnXUp4FuaRyOIp/X4xfzamRBuWRUzmGZ/SW67pi+Mvvzhih6EUxTJnKlokPOUEGGX6kE1pYkxx
2OnoEMhMP88LnsHaKlcpM/Cq4k6k2DUISGWn1+2OOikTGT0GjgYZnUn4lxmNhFCqS2TDScZSkH5+
+e1qJUJu0dHrADH6Vs+kIldMTilwjfLrBb8xlEimDSxMadf+0c7xUYcdlpukeWBvbd/c/pX7yg3R
656VqeJlJTSYDyYHLyv+FiBNG3d2djY7Cyp+FsDCEGx1utR5Dubj4NTzrIHcY5v3rDvsDpr4Gv9+
S+fJ6enpcFLq4phakHsctPDj7mhw0mvgLcjhhy384PRkNhs18Bbk8KMWfn4wGQ2aeAtKpMhet9AY
0Pm85F5BVrl8tRU+Bvi4W8LXKMiGKr9QxCrPzMPZlrKfcjUHCEIlMyIj5rbgKxZCXs5YulSCoQh2
yFltxZFC3SKhNKJDJQozpV8VLKM1yId3v3949ye5v/vr/u7v+7dv7+/+cIwau04UW9Z3LUTKNfmG
X5OLPAWGVpvGjld8qZ62Y5EwUd9xksWaZQylbOH/g+BQeWu/bNEIvN5wZSqyj/lVCnCsk7Q/v77/
5ef3v/62Rf9Nj55AUOUW3KYfH8Jtem+Wq0js6ryKKbps7SV4w5i6TLV5m34kbVdCyktzK/nX2mau
zqWI5kDEnbZF86qRFQk8orUgooGLFbN7iMrNj8IklwkrIOsDikxiXbKONSlyDf3WkrfyRjxUjnHd
eoh17LyrmTnPI0fuI9mXa8XGahXbU8EL6iODXYX1D0qmYNunCAtQqZ2lBVY1W4ANaZXJ6GJ7soHL
K9OAWHkTOhlheAgHIzgkUTR0CyZ5hH53MfJhsVHYZ4h0wiJexgjtbscosEHyudIyBO1wyYC99xGv
1aRNkO1nSNslSHVxgwfE+eh9TpR8Bq+jBNw2y1Fm9eKUGbme0smwN6QkZMWUruCggce0gKjrLKaE
yRjGtNAol/aPFrOt8nU0J96wZhEEMD04v7cMbvSBQmnzkunEpYZdKlNAZijJ6d8bglv3ZcCWbrSb
Fv0xJMN/pgX4sRlavlrx0NSDXaOg79xr2UrzN4aryyS6Jkv5Rl0wCD+mKtgTCQ3zgu0I+ALjLXrb
LjWbc1l09aHS4hydySJhZbvFEvWV7OC2IVU62LeaemDbVt2tcU83xZb8nkypp/H/zBQ8T3jG+xFG
IISvJcUIVsqU5sokOXShIhHhXMHoYHsHZAt8IsEyJBV82tlfxa/w19Wc42HLWsSJuRAxUQLOI5Mo
zr+DtmSz7xFmQXl2OZayZGQzqqauLpzaS37F5QJ74AjPdkoSSHXbTco2YHGb+dd8LytoGeOQU6+3
Rierzl5XA//25OOKGYxq9mE70Hj/VypW48H6VHX77XZ/9tYNwYX1mDXwVQHCakfBpCz7T1ThiUet
61gti3tDrxxEsW0xEKuBqGAmIfgPzj+hQukuAfBAXeQX0FsJfP8jM0gbyOpnbvAg2CAdcQmDkyO6
ZEJWzrXl6IRe84f1nifdSu6Gs1GzXeL9RGdXw1lTXKMW9+ns0sMNXzvag66GyG6WKJBW/lPGBmbb
ddA5K8gyDqYULmQg0DfwBFc6FGg9pPWQBk9wTwPDkrtcmdLywVNg3VEqTN9T+h4z8JSBpww9BYaz
8hrDU0bQqfDmAe6+8IcSf8kAE1x5KeGbauPO7PgfAAAA//8DAFBLAwQUAAYACAAAACEAnGZGQbsA
AAAkAQAAKgAAAGNsaXBib2FyZC9kcmF3aW5ncy9fcmVscy9kcmF3aW5nMS54bWwucmVsc4SPzQrC
MBCE74LvEPZu0noQkSa9iNCr1AcIyTYtNj8kUezbG+hFQfCyMLPsN7NN+7IzeWJMk3ccaloBQae8
npzhcOsvuyOQlKXTcvYOOSyYoBXbTXPFWeZylMYpJFIoLnEYcw4nxpIa0cpEfUBXNoOPVuYio2FB
qrs0yPZVdWDxkwHii0k6zSF2ugbSL6Ek/2f7YZgUnr16WHT5RwTLpRcWoIwGMwdKV2edNS1dgYmG
ff0m3gAAAP//AwBQSwECLQAUAAYACAAAACEAu+VIlAUBAAAeAgAAEwAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA
W0NvbnRlbnRfVHlwZXNdLnhtbFBLAQItABQABgAIAAAAIQCtMD/xwQAAADIBAAALAAAAAAAAAAAA
AAAAADYBAABfcmVscy8ucmVsc1BLAQItABQABgAIAAAAIQAFreHBagIAAFgFAAAfAAAAAAAAAAAA
AAAAACACAABjbGlwYm9hcmQvZHJhd2luZ3MvZHJhd2luZzEueG1sUEsBAi0AFAAGAAgAAAAhALsn
iP1kBQAAfxMAABoAAAAAAAAAAAAAAAAAxwQAAGNsaXBib2FyZC90aGVtZS90aGVtZTEueG1sUEsB
Ai0AFAAGAAgAAAAhAJxmRkG7AAAAJAEAACoAAAAAAAAAAAAAAAAAYwoAAGNsaXBib2FyZC9kcmF3
aW5ncy9fcmVscy9kcmF3aW5nMS54bWwucmVsc1BLBQYAAAAABQAFAGcBAABmCwAAAAA=
” strokecolor="white [3212]">
yle="font-size: 12.0pt; line-height: 150%; font-family: ‘B Titr’;” lang="AR-SA">قرآن كريم در ميان امواج نگراني و اضطراب ها ذكر خدا را به عنوان برترين داروي آرامش بخش و شفا دهنده قلب ها معرفي مي كند و خداوند آن را از خواص ايمان و از مواهب بزرگ خود بر شمرده است . ناآرامي ها و اضطراب ها با ياد خدا مهار مي گردند. ايمان راسخ و محكمي كه از مطالعه ريزه كاري ها و اسرار شگفت انگيز اين جهان پهناور سرچشمه مي گيرد، قلب را لبريز از عشق، نشاط، آرامش و اطمينان مي كند. انسان در پرتو بندگي خداوند از قيد بندگي غير او آزاد مي گردد و هنگامي كه با آن وجود لايتناهي آشنا مي گردد، همه چيز جز او در نظرش كوچك مي شود و بدين سبب هرگز از دست دادن چيزي، روح او را دستخوش توفان هاي اضطراب و نگراني نمي كند.
3-1- عوامل پیدایش آرامش در قرآن
قرآن و روایات عوامل متعددی را برای آرامش بیان نموده اند برخی از آنها عبارتند از:
3-1-1- ذکر و یاد خدا
در قرآن آمده است: همانا با یاد الهی قلب ها آرام می شود. منظور از یاد و ذکر خدا یعنی این که انسان همیشه توجه و یقین داشته باشد که هیچ موجودی در عالم نمی تواند مستقل و جدای از «الله» وجود داشته باشد تا چه رسد به این که بتواند منشأ اثر باشد. چنین انسانی هیچ نگرانی و خوف و حزنی ندارد چنان که قرآن می فرماید کسی که دنبال هدایت من باشد او دیگر خوف و نگرانی ندارد اگر انسان واقعا با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست مگر این که وابسته به خداوند بزرگ است و آنگاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد. رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه فرمودند: ذکر «لاحول ولا قوة الا بالله» شفای از 99 درد است که کمترین آن دردها، غم و غصه است. (زهرا ، اجلال ، کانون آرامش زندگی به روایت قرآن، بی جا، قرآن تبیان ، بی تا ،ص 57)
3-1-2- توکل به خدا
توکل یعنی این که انسان وظیفه خود را در حد توانایی انجام داده و نتیجه کارها را به خداوند واگذار نماید. قرآن مجید می فرماید: کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می کند.( همان ،ص 58)
3-1-3- رضایت به خواست الهی
اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیر خواه بندگان خود است و به خواست الهی گردن نهد هیچ دغدغه ای نخواهد داشت. ( همان)
3-1-4- ارتباط و اطاعت از اولیای الهی
خداوند به پیامبرش می فرماید: هنگامی که از مردم خمس و زکات دریافت می کنی بر آنها درود بفرست زیرا که صلوات تو بر آن ها، مایه آرامش آن ها است. ( همان)
3-1-5- ازدواج با همسر مومن و صالح
قرآن می فرماید: یکی از نشانه ها و آیات الهی این است که برای شما از جنس خودتان همسرهایی آفرید تا با او به سکونت و آرامش برسید. ( همان)
3-1-6- استراحت در شب
خداوند در قرآن می فرماید: او همان کسی است که شب را برای شما قرار داد تا در آن آرام شوید.( همان )
3-1-7- خوردن غذای سالم و طبیعی
در روایات وارد شده است که خوردن انگور سیاه، غم و غصه را از بین می برد. ( همان )
3-1-8- پاکیزگی و نظافت
در روایات زیادی آمده است که: شستن لباس و شستن سر باعث از بین رفتن غم و غصه می شود. این ها بعضی از عوامل ایجاد آرامش است که در روایات و آیات مطرح شده است. ( همان )
3-2- موانع آرامش در روایات
اگر انسان از چیزهایی که مانع آرامش است و برای انسان پریشانی خاطر می آورد دوری کند، زمینه رسیدن به حالت طمأنینه و آرامش را فراهم ساخته است. بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات به آن ها اشاره شده است عبارت اند از:
3-2-1- دلبستگی به دنیا
پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمود: رغبت و علاقه به دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بی رغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است.
امام خمینی (ره) نیز با توجه به روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنج های درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراش تر است… آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دایمی خدای تعالی حاصل می شود. (حسن ، عسگري، راه هاي رسيدن به آرامش رواني از نگاه قرآن ، بی جا ، بی تا ، ص 95)
3-2-2- طمع و چشم داشت به مال مردم
پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند: کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد.( همان)
3-2-3- حسادت
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیه ترین کس به مظلوم باشد زیرا دارای قلبی غصه دار و حزنی پیوسته است. ( همان ، ص 96)
3-2-4- شک و عدم رضایت
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: همانا که خداوند با حکمت و فضلش، راحتی و شادی را در یقین و رضا قرار داده و غصه و ناراحتی را در شک و نارضایتی گذاشته است. پس دست یابی به آرامش تنها یک شعار نیست، بلکه حقیقتی دست یافتنی و دارای راه های عملی بسیاری است که در متون دینی به وضوح بیان شده است. ( همان)
3-3- راه هاي رسيدن به آرامش در قرآن
3-3-1- ايمان
ايمان عبارت است از باور و تصديق قلب به خدا و رسولش،آنچنان باور و تصديقي كه هيچگونه شك و ترديدي بر آن وارد نشود.
در قرآن در سوره مباركه فتح مي خوانيم « هوالذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم…»اوكسي است كه آرامش را در دل هاي مؤمنان نازل كرد تا ايماني به ايمان شان بيافزايند…
اولين برداشتي كه صورت مي گيرد اين است كه بدون ايمان، آرامش روحي ورواني وجود ندارد. يا حداقل اينگونه مي توان گفت كه يكي از عوامل ايجاد آرامش دارا بودن ايمان به خدا مي باشد. به طور قطع داشتن آرامش در زندگي نخستين چشمه خوشبختي است وكسي كه از اين نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختي نيز محروم است و هيچگاه طعم خوشبختي را نخواهد چشيد. انسان بي ايمان در دنيا با انديشه وافكار موهوم و با نگراني هاي فراوان دست به گريبان است و لذا دائما در درون خود دچار پيكاري بزرگ است و هميشه هم در انتخاب مسير زندگي و در تصميم گيري هايش دچار سر در گمي است. ولي بر خلاف آن انسان با ايمان از همه اين ها آسوده است و همه افكار و اهداف و انديشه هارا تحت لواي يك هدف گرد آورده است و فقط به خاطر آن تلاش مي كند و به سوي آن مي شتابد وآن عبارتست از خشنودي خداي متعال. ديگر كاري به اين ندارد كه مردم از او خشنود باشند يا بر او خشم گيرند. و لذا هيچ وقت سردر گم نيست و هميشه در يك آرامش روحي به سر مي برد. (يوسف ، قرضاوي، سيماي صابران در قرآن، محمد علي فشاركي، بی جا، انتشارات دفتر تبليغات اسلامیآستان قدس رضوي، بی تا ، ص 102)
3-3-2- ذكر
معناي جامع ذكر همان يادآوري به قلب و زبان است كه گاهي در برابر غفلت وگاهي در برابر نسيان به كار مي رود. قرآن يكي از عوامل آرامش را ذكر (ياد خدا) معرفي كرده است. چنانچه مي فرمايد:
« الّذين آمنوا وتطمئنّ قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئنّ القلوب» آن ها (كساني كه به خدا برمي گردند)كساني هستند كه ايمان آورده اند، ودل هايشان به ياد خدا مطمئن (وآرام) است،آگاه باشيد ، تنها با ياد خدا دل ها آرامش مي يابد.
مراد از ياد خدا، مطلق توجه انسان به خداست. درتزاحم زندگي و انبوه كارها وتنگناه هاي موجود و در اضطرابي كه بسياري ازمردم را نابود مي كند دل آرامي، با ياد خدا آرامش مي گيرد. از اين رو سزاوار است كه دشواري هاي دروني خود را به ذكر خداوند چاره كرد زيرا برترين چاره اي كه مي توان از آن بهره برد به ويژه در زمان ما كه روزگار اضطراب ها وهيجان ها ودر گيري هاست. ياد خدا تنها به ذكر زباني نيست اگرچه يكي از مصاديق روشن ياد خداست زيرا آنچه مهم است به ياد خدا بودن در تمام حالات خصوصا در وقت گناه است.
قرآن يكي از عوامل آرامش را ذكر معرفي مي كند. وآن ذكري مي تواند عامل آرامش باشد كه ذكر حقيقي (ذكر قلبي) باشد. ذكرقلبي است كه روح همه عبادت هاي عملي مي باشد. پس اگر انسان در اكثر اوقات به دل متوجه خداي متعال باشد و به زبان بر اذكاري كه از طريق شرع رسيده، مداومت كند انس به حق پيدا مي كند و كسي كه با خداوند انس گرفته باشد به آرامش واقعي رسيده است. چرا كه خداوند بهترين وامنيت بخش ترين موجود مي باشد وكسي نيست كه بتواند مقابله با قدرت الهي را داشته باشد. پس به حق بايد گفت كه كسي به آرامش واقعي خواهد رسيدكه با خدا مأنوس باشد. بهترين راه انس به خدا ،ياد اوست. و بهترين نوع ياد خداوند هم نماز است. ( همان ،ص 103)
3-3-3- توكل
معناي توكل بر خدا اين است که بنده براي رسيدن به آرزوهايش از همه مردم قطع اميد كند و تنها به خداوند اميد داشته باشد وحوائجش را تنها از او بخواهد. قرآن يكي ديگر از عوامل آرامش را توكل یعنی واگذاري همه امور به خدا معرفي مي كند.
به عنوان نمونه در سوره مباركه طلاق مي خوانيم« ويرزقه من حيث لايحتسب ومن يتوكل علي الله فهو حسبه انّ الله بالغ امره قد جعل الله لكل شي ء قدرا»و او را از جايي كه گمان ندارد روزي مي دهد، وهر كس بر خدا توكل كند كفايت امرش را مي كند، خدا فرمان خود را به انجام مي رساند وخدا بر هر چيزي اندازه اي قرار داده است.
كساني كه در زندگي احساس فقر و نداري مي كنند و يا دچار ناراحتي ها ونگراني هاي ديگري شده اند، براي رفع همه اين مشكلات بهتر است به قدرتي كه فوق قدرت هاست و فنا ناپذير است اعتماد كنند و خود را به او بسپارند و چون قدر تي بالاتر از قدرت الهي نيست بهتر است بر او تكيه كنند و خود و زندگي خود را به او بسپارند چرا كه به خير و مصلحت بندگانش واقف است. منظور از توكل بر خدا اين است كه انسان تلاشگر كار خود را به خدا واگذارد و حل مشكلات خويش را از او بخواهد. كسي كه داراي روح توكل است هرگز يأس و نا اميدي را به خود راه نمي دهد و در مقابل مشكلات احساس ضعف وزبوني نمي كند و در برابر حوادث سخت مقاوم است. همين حالت موجب مي شود كه او در درون خود احساس امنيت وآرامش كند و لذا قدرت او براي رفع مشكلات چند برابر مي شود و به راحتي سختي ها ومشكلات را تحمل مي كند.
در حديث معراج مي خوانيم كه وقتي پيامبر صلوات الله علیه در پيشگاه خداوند سؤال كرد كه « ايّ العمال افضل » فرمود: « ليس شي ء عندي افضل من التوكل عليّ والرضا بما قسمت»يعني چيزي نزد من از توكل بر من وراضي بودن به تقسيم من، با فضيلت تر نيست.
كسي مي تواندآرامش را در زندگي خود داشته باشد كه قدرتي كه همه قدرت ها به قدرت او ختم مي شود را پشتيبان خود بداند. و اگر وكالت همه امور زندگي اش را به او بسپارد احساس آرامش به او دست خواهد دادو نگران نتيجه و عاقبت كار نيست چرا كه عاقبت همه امور به دست خداست. ( همان ، ص 104)
3-3-4- تقوي وپرهيزگاري
تقوي يك نيروي كنترل دروني است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مي كند و در واقع نقش ترمز نيرومندي را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاه ها حفظ و از تند روي هاي خطرناك باز مي دارد.
در مورد تقوا هم آيات فراواني در قرآن آمده است يكي از آياتي كه مي توان اين برداشت را از آن داشت كه تقوي از عوامل آرامش است،آيه شريفة:
«الا انّ اولياء الله لاخوف عليهم ولا هم يحزنون الّذين آمنوا وكانوا يتّقون لهم البشري في الحيوه الدنيا والآخره…. »آگاه با شيد (دوستان و) اولياي خدا نه ترسي دارند و نه غمگين مي شوند همانا كه ايمان آوردند و (از مخالفت فرمان خدا) پرهيز مي كردند در زندگي دنيا وآخرت، شاد(ومسرور)ند.
دراين آيه اهل ايمان و تقوا را بشارت داده است كه براي آنها در دنيا وآخرت ترس وناراحتي وجود ندارد وآن ها در امنيت وآرامش به سر مي برند. پس با توجه به اين آيه مي توان گفت كه دوستان و اولياي الهي كه خود را متصف به دو صفت ايمان وتقوا كرده با شند، در دنيا وآخرت در امنيت وآرامش به سر مي برند و اين وعده اي است از طرف خدا وند، و خداوند هم خلف وعده نمي كند. كساني كه اين دو ركن اساسي ايمان وتقوا را داشته باشند چنان آرامش را در درون جان خود احساس مي كنند كه هيچ يك از طوفان هاي زندگي آنها را تكان نمي دهد. بلكه به مضمون روايت (المؤمن كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف) همچون كوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج مي دهند. ( همان ،ص 105)
3-3-5- توبه
توبه با همه خواصي كه دارديك خاصيت ويژه و ممتاز، براي توبه كننده دارد وآن ايجاد آرامش و اطمينان روحي و رواني اس. چرا كه كسي كه خود را گنهكار مي داند در يك بحران روحي به سر مي بردكه با توبه اين بحران روحي تبديل به آرامش وسكون خاطر فرد مي شود.
در قرآن آيات فراواني پيرامون توبه وفوايد آن وجود دارد. يكي از آياتي كه آرامش را در نهاد گنهكاران ايجاد مي كند وآن ها را به رحمت الهي اميد وار مي سازد اين آيه شريفه است كه «قل يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله انّ الله يغفر الذنوب جميعا انّه هو الغفور الرحيم» بگو اي بندگان من كه بر خود اسراف وستم كرده ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خداوند همة گناهكاران را مي آمرزد زيرا او بسيار آمرزنده ومهربان است.
چون خاصيت توبه بازگشت به خداوند است وموجب تخليه روان از فشار گناه مي شود و حالت پاكي و طهارت نخستين را به انسان بر مي گرداند. براي همين احساس آرامشي عميق وجود انسان را فرا مي گيرد و وقتي آرامش روحي و رواني ايجاد شد، انسان در زندگي به توفيقات عجيبي دست پيدا مي كند. ( همان ،ص 106)
3-3-6- انس با قرآن
قرآن كه خود يك نسخه شفا بخش براي همه دردها مي باشد، خود را به عنوان يك عامل جهت تسكين قلب ها و محكم كردن دل وآرام بخش معرفي مي كند. و هر كس با اين نسخه الهي انس بيشتري داشته باشد و بر خواندن آن مداومت داشته باشد احساس اطمينان وآرامش بيشتري بر وجودش حاكم مي شود.
قرآن خطاب به پيامبر صلوات الله علیه و سلم مي فرمايد: «وقال الّذين كفروا لو لا نزّل عليه القرآن جمله واحده كذلك لنثبت به فؤادك ورتّلناه ترتيلا» وكافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او نازل نمي شود ؟! اين به خاطر آن است كه قلب تورا به وسيله آن محكم داريم و(از اين رو)آن را به تدريج بر تو خوانديم.
از اين آيه برداشت مي شود كه به تدريج خواندن قرآن و مداومت برآن موجب استحكام قلب ودل مي شود. و وقتي كه قلب انسان ثابت و محكم شد، هيچ غم و ناراحتي نمي تواند آرامش آن را بر هم بزند.
همانگونه كه نزول تدريجي قرآن بر قلب آن حضرت موجب آرامش و سكون نفس و يا استحكام نفس او مي گردد تلاوت مستمر و انس مداوم با آيات قرآن، مي تواند موجب تثبيت قلوب وآرامش نفس هر كسي گردد.
آرامش واطمينان قلوب ودل ها ونفوس، نصيب قاريان و تلاوت كنندگان قرآني مي شود كه از درجات ايماني بهره مند باشند و هر چه انس آن ها با قرآن بيشتر باشد، درجات ايمانشان بالاتر مي رود و هرچه درجات ايمان بالاتر باشد آرامش واطمينان وامنيت بيشتري را احساس مي كنند. ( همان ،ص 107)
3-3-7- اميد
وقتي انسان گمان داشته باشد كه در آينده نعمتي نصيب او خواهد شدكه از آن لذت مي برد و بهره مند مي شود از اين انديشه، احساس خوب و حالت مطلوب وشيريني به وي دست مي دهد كه امید نامیده می شود. در قرآن كريم آيات زيادي راجع به اميد وجود دارد و اين حقيقت با تعابيري مثل رجاء و يأس و قنوط آورده شده است.
به عنوان نمونه در سوره مباركه يوسف آمده است كه:
«يا بنيّ اذهبوا فتحسسوا من يوسف واخيه ولاتايئسوا من روح الله انّه لا ييئس من روح الله الاّ القوم الكافرين» پسرانم! برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران از رحمت خدا مأيوس مي شوند.
حضرت يعقوب سفارش مي كند كه فرزندانش از جستجو براي پيدا كردن يوسف و برادرش نا اميد نشوند، چرا كه نا اميدي نوعي كفر است. چون انسان مؤمن و با ايمان كه خدا و قدرت او را باور دارد و رحمت الهي را همواره مشاهده مي كند ممکن نیست از رحمت و عنايت خدا نا اميد باشد. فقط كساني كه از خدا جدا هستند، احساس نا اميدي در وجودشان دارند. انسان بدون اميد، خصوصا اميد به رحمت الهي نمي تواند زندگي خوب وآرامي را داشته باشد. افراد نا اميد و مأيوس درزندگي تعادل روحي خوبي ندارند براي همين شيريني و لذت زندگي را نمي چشند و هميشه در يك حالت نگراني و اضطراب و هراس به سر مي برند. براي اينكه بتوان در زندگي در همه عرصه ها پيشرفت كرد مي بايست در ابتداي كار به عاقبت آن كار اميدوار بود. ( همان ،ص 108)
3-3-8- دلداري و تسلي دادن
گاهي مواقع اتفاقات ناگوار و حوادث دردناك در زندگي رخ مي دهد، آنقدر عرصه بر انسان تنگ مي شود و روح و روان آدمي به هم مي ريزد كه از شدت ناراحتي نمي داند چه بكند. در اين لحظات اگر كسي كنار انسان باشد كه اظهار همدردي كند و او را دلداري دهد، چنان آرامشي وجود فرد دردمند را فرا مي گيرد كه قابل توصيف نيست. لذا يكي از عواملي كه موجب تسكين و آرامش افراد غمديده و گرفتار و ناراحت مي شود، دلداري دادن و اظهار همدردي كردن با آن هاست.
قرآن هم در چند جا به اين مسئله اشاره كرده است. به عنوان نمونه در جريان داستان حضرت لوط، وقتي آن حضرت از نافرماني و فسادي كه امتش مرتكب مي شدند به ستوه آمده بود و سخت ناراحت بود، خداوند فرشتگاني را مأمورمي كند تا بر لوط وارد شوند.
«ولمّا ان جاءت رسلنا لوطا سي ء بهم وضاق بهم ذرعا وقالوا لاتخف ولاتحزن انا منجّوك واهلك الّا امرأتك كانت من الغابرين» هنگامي كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند از ديدن آنها اندوهگين شد گفتند ، نترس و غمگين مباش، تو و خانواده ات رانجات خواهيم داد، جز همسرت را كه در ميان قوم باقي مي ماند.
فرشتگان وقتي ديدند لوط در غم وغصه و ناراحتي به سر مي برد، او را دلداري دادند و به او گفتند كه ناراحت و غمگين مباش چرا كه تو وخانواده ات (به جز همسرت) نجات پيدا مي كنيد و مابقي گنهكاران به عذاب مي رسند. ( همان ،ص 109)
3-3-9- استعاذه
وقتي شيطان انسان را وسوسه مي كند تا گناه ومعصيت و نافرماني امر خدا را انجام دهد، براي كساني كه اهل ايمان هستندو خداپرست هستند، يك حالت اضطراب و ترس و ترديد در وجود آن ها ايجاد مي شود و از عاقبت انجام اين كارمي ترسند.
خداوند در قرآن براي اين افراد راه نجاتي را براي خلاصي از وسوسه شيطان نشان داده است و اين راه، راه نجات از آن اضطراب و ترديد و دلهره و رسيدن به آرامش و اطمينان قلبي از رضايت خداوند هم هست. آن راه استعاذه يا طلب پناهندگي از خداوندبراي رهايي از شر وسوسه هاي شيطان است.
در سوره مباركه اعراف آمده است: «وامّا ينزغنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انّه سميع عليم» و هرگاه وسوسه اي از شيطان به تو رسيد،به خدا پناه بر،كه شنوا و داناست.
پس يكي از اموري كه باعث ايجاد آرامش و راه رسيدن به اطمينان نفس است، پناه بردن به خداوند سبحان است. پناه بردن به كسي كه پناه بي پناهان است و همه درسايه لطف الهي احساس امنيت وآرامش مي كنند. ( همان)
3-3-10-صبر
صبر كه از ديدگاه قرآن به عنوان والاترين و بالاترين درجه دينداري است به عنوان عامل آرامش هم مطرح مي شود. مطمئن ترين كشتي نجات و كليد هر خير و خوبي و دروازه خوشبختي وكامراني دنيا وآخرت صبر است. آيات زيادي براي صبر و صابران و لطف الهي براي اهل صبر در قرآن آمده است.
به طور مثال در سوره مباركه آل عمران مي خوانيم كه «…. ان تصبروا وتتّقوا لا يضركم كيدهم شيئا انّ الله بما يعملون محيط» اگر اسنقامت و پرهيزگاري پيشه كنيد نقشه هاي (خائنانه) آنان، به شما زياني نمي رساند، خداوند به آنچه انجام مي دهند، احاطه دارد.
در اين آيه به ياران پيامبر صلی الله علیه و آله كه در ميدان رويارويي با دشمن قرارگرفته اند مي فرمايد اگر اهل صبر وصابران با تقوي باشيد، ضرري از ناحيه دشمن به شما وارد نمي شود و در امنيت وآسايش قرار خواهيد گرفت.
همچنين در سوره مباركه بقره مي فرمايد «ولنبلونكم بشي ء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشّر الصابرين الّذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انا لله وانا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات من ربهم ورحمه واولئك هم المهتدون» قطعا همه شما را با چيزي از ترس وگرسنگي وكاهش درمان ها وجان ها وميوه ها آزمايش مي كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان، آن ها كه هرگاه مصيبتي به ايشان مي رسد، مي گويند ما از خداييم وبه سوي او باز مي گرديم. اين ها همان ها هستند كه لطف و رحمت خدا شامل حالشان شده وآن ها هستند هدايت يافتگان.
در اين آيه هم خداوند به اهل صبر مژده مي دهد و بعد هم بر آنها درود و رحمت مي فرستد وآن ها را هدايت يافته واقعي معرفي مي كند. حال با اين عنايت خاصي كه خداوند نسبت به صابران دارد مي توان اهل صبر را در امنيت وآرامش دانست. ( همان ،ص 110)
3-3-11-دعا
خواندن دعا و تضرع كردن در درگاه خداوند يكي از عواملي است كه آرامش را در وجود آدمي ايجاد مي كند. دعا و نيايش همان پل ارتباطي عالم ماده با ملكوت است.
قرآن هم به اثر آرامش بخشي دعا اشاره مي كند. آنجا كه مي فرمايد: «خذ من اموالهم صرقه تطهرهم وتزكيهم بها وصلّ عليهم انّ صلوتك سكن لهم والله سميع عليم» از اموال آن ها صدقه اي (زكات) بگير تا به وسيله آن آن ها را پاك سازي و پرورش دهي،و به آن ها(هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعاي تو مايه آرامش آن هاست و خداوند شنوا وداناست.
اينكه خداوند به پيامبر صلوات الله علیه مي فرمايد براي مردم در قبال گرفتن زكات دعا كن، منظور از اين دعا دعاي خير به جان و مال آنهاست. و نفوس آن ها به دعاي پيامبر سكونت وآرامش مي يافت. براي همين مي توان اين برداشت را از اين آيه كرد كه: دعاي خير در حق يكديگر موجب تسكين وآرامش روحي و دعا كننده و دعا شونده، مي شود. ( همان ،ص 111)
3-3-12- عبادت
خداوند در قرآن براي اينكه شخصيت مردم را پرورش دهد وآن هارا به يك تعادل روحي برساند يكسري عبادات را به آنها واجب كرده است كه آن ها هميشه براي ساخت شخصيت خود در حال تمرين و ممارست باشند. عباداتي همچون نماز و روزه و زكات و حج را واجب كرده است. انجام منظم اين عباذات در اوقاتي معين، اطاعت از خداوند و امتثال اوامر الهي را به مؤمن ياد مي دهدو باعث مي شود كه او همواره با خضوعي كامل در تمام كارها به خداوند نظر داشته باشد. همچنين صبر و تحمل سختي ها و جهاد با نفس و تسلط بر خواسته ها و اظهار محبت و نيكي به مردم را به او مي آموزد و روحيه همكاري و همبستگي اجتماعي او را رشد مي دهد. همه اين ها موجب كامل شدن شخصيت افراد مي شود و در نتيجه تعادل روحي افراد فراهم مي شود و در نهايت به آرامش روحي، رواني خواهد رسيد. ( همان )
3-3-13- عفت و پاكدامني
نتيجه عفت و پاكدامني، دارا شدن طهارت نفس است و طهارت و پاكي نفس آرامشي را با خود براي انسان به همراه دارد. انسان هاي عفيف فكرشان كمتر به امور جنسي و شهوتي مشغول مي شود و وقتي فكر آن ها كنترل شد دل مشغولي آن ها نسبت به اين امور كمتر خواهد شد و لذا تعادل روحي پيدا مي كنند. براي همين انسان هاي عفيف به مراتب از افراد لا ابالي و هوس باز از آرامش روحي و تعادل شخصيتي بيشتري در زندگي بر خوردارند.
يكي از آياتي كه مي توان اين مطلب را از آن برداشت كرد در سوره مباركه نور است: «قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم ويحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم انّ الله خبير بما يصنعون» به مؤمنان بگو چشم هاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند،و عفاف خودرا حفظ كنند، اين براي آن ها پاكيزه تر است، خداوند از آنچه انجام مي دهند آگاه است.
در اين آيه به دو مسئله مهم كه رعايت كردن آن ها موجب طهارت و پاكي انسان مي شود اشاره مي كندكه هر دوي آن ها از موجبات آرامش است. كنترل چشم و پوشاندن و حفظ كردن عورتين از نگاه ديگران، از لوازمات پاكدامني و عفاف هستند. ( همان ،ص 112)
3-3-14- محبت، نيكوكاري و احسان به ديگران
خداوند براي اينكه همه ما به داشتن روحيه محبت كردن به ديگران تشويق كند، پاداش كساني كه (اهل محبت و كمك و احسان به ديگران هستند و اسباب امنيت وآرامش ديگران را فراهم مي كنند) را، رساندن آن ها به مقام امنيت وآرامش در دنيا وآخرت بيان مي كند.
«بلي من اسلم وجهه لله وهو محسن فله اجره عند ربه ولا خوف عليهم ولاهم يحزنون» آري، كسي كه روي خود را تسليم خود كند و نيكوكار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسي بر آن هاست و نه غمگين مي شوند. پس مي توان از اين آيه اين برداشت را كرد كه افراد نيكوكار و خدمت رسان به مردم، كه موجبات آرامش ديگران را فراهم مي كنند خداوند هم در مقابل آرامش وامنيت دنيا وآخرت آن ها را فراهم مي كند.
نيكي به ديگران و شاد كردن دل ديگران، خوشحالي و شادابي روحي را نصيب انسان مي كند و آرامش رواني را به انسان مي دهد كه قابل وصف نيست. منظور از احسان هم فقط، نيكي به ديگران نيست بلكه مراد به احسان عمل صالح است. بنابراين به تعبير قرآن راه رسيدن به آرامش و امنيت در دنيا وآخرت مشروط به دو شرط است :1- تسليم خدابودن 2- عمل نيك انجام دادن. (آن هم به صورت مستمر و سيره عملي و روش دائمي داشتن). ( همان ،ص 113)
3-3-15- اصلاح
اگر انسان خودش را اصلاح كند يعني اخلاق و رفتار درستي پيدا كند ثمره اين اصلاح، رسيدن به آرامش روحي و رواني است. چرا كه خودسازي يعني پاكسازي روح از آلودگي هاي اخلاقي، و طهارت و پاكي روح، تسكين دهنده وآرامش بخش مي باشد. اصلاح جامه هم چنين تأثيري بر افراد جامعه مي گذارد، يعني اگر جامعه اي اصلاح شد وآلودگي ها و تخلفات و جنايا ت در آن جامعه به حداقل رسيده، همه كساني كه در آن جامعه هستند احساس امنيت وآرامش مي كنند و ترس و دلهره از وجودشان بيرون مي رود. پس براي اينكه حس امنيت وآرامش زندگي انسان را بگيرد لازم است اول به اصلاح خويش و بعد به اصلاح جامعه پرداخت.
قرآن در سوره مباركه اعراف مي فرمايد: «يا بني آدم اما يأتينكم رسل منكم يقصون عليكم آياتي فمن اتقي واصلح ولاخوف عليهم ولا هم يحزنون» اي فرزندان آدم اگر رسولاني از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براي شما بازگو كنند (ازآنها پيروي كنيد) زيرا آن ها كه پرهيزگاري پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند (ودر اصلاح خويش وديگران بكوشند) نه ترسي برآن ها هست ونه غمناك هستند.
با توجه به اين آيه مي توان گفت كه كوشش در جهت اصلاح خويشتن و ديگران، ترس و غم را از دل آدمي دور مي كند نه در اين دنيا نا امني و تهديد و ترس سراغ آدمي مي آيد و نه در آخرت، چرا كه پاك سازي خويشتن و ساختن نفس موجب رضاي الهي مي شودو در نتيجه امنيت اخروي آدمي تضمين شده است. ( همان ،ص 114)
از این قسمت نتیجه می گیریم که قرآن و روایات عوامل متعددی را برای آرامش بیان نموده اند برخی از آنها عبارتند از: ذکر و یاد خدا ، توکل به خدا، رضایت و خواست الهی، ازدواج با همسر مومن و صالح، خوردن غذای سالم و طبیعی، پاکیزگی و نظافت. راه های رسیدن به آرامش در قرآن عبارتند از: ایمان ، توکل، تقوی و پرهیزگاری، انس با قرآن، دلداری و تسلی دادن، استعاذه، صبر، دعا، عفت و پاکدامنی، محبت و اصلاح.
نتیجه گیری
آرامش به معنای طمأنینه، تسکین و آسودگی خاطر می باشد که در مقابل آن تشویش، نگرانی و اضطراب است. از نظر اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست یافتنی است. از آن جایی كه آرامش و نگرانی حالت هایی روانی برای انسان به شمار می روند، نمی توان برای آن انواع و اقسامی برشمرد ولی به جهت عوامل پدید آورنده و یا موانع ایجادی آن می توان آن را به اقسام و انواع اعتقادی، روانی و طبیعی دسته بندی كرد. در قرآن از همسر، خانه، شب و یاد خدا به عنوان علل و عوامل ایجادی آرامش یاد شده است. حتی در برخی از آیات به چیزهایی مانند تابوت برای بنی اسرائیل به عنوان علت سكون و آرامش سخن به میان آمده است. اگر انسان از چیزهایی که مانع آرامش است و برای انسان پریشانی خاطر می آورد دوری کند، زمینه رسیدن به حالت طمأنینه و آرامش را فراهم ساخته است. بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات به آن ها اشاره شده است عبارت اند از: دلبستگی به دنیا ، طمع و چشم داشت به مال مردم، حسادت ، شک و عدم رضایت.
منابع
* قرآن
1- اجلال ، زهرا ، کانون آرامش زندگی به روایت قرآن، بی جا، قرآن تبیان ، بی تا
2- راغب اصفهانی ، محمد بن حسین ، التحقيق فی کلمات القرآن الکريم ، ج 3، بی جا ، بی تا
3- عسگري، حسن ، راه هاي رسيدن به آرامش رواني از نگاه قرآن ، بی جا ، بی تا
4- قرائتي، محسن، تفسير نور، بی جا، مركز فرهنگي درس هاي قرآن، چاپخانه بزرگ قرآن كريم، بی تا
5- قرضاوي، يوسف ، سيماي صابران در قرآن، محمد علي فشاركي، بی جا، انتشارات دفتر تبليغات اسلامیآستان قدس رضوي، بی تا
6- مصباح يزدي، محمد تقي، معارف و اخلاق قرآن، محمد حسين اسكندري،بی جا، انتشارات مؤسسه امام خميني، بی تا
7- معموری ، علی، آرامش ، دائره المعارف قرآن کریم ، جلد 1 ، بی جا، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، بی تا
8- مكارم شيرازي ، ناصر، پيام و اخلاق قرآن ، بی جا، ناشر مدرسه اميرالمؤمنين، بی تا
9- نجاتي ، محمد عثمان ، قرآن و روانشناسي ، ترجمه عباس عرب، بی جا ، نشر بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي ، بی تا